تلاشهای کاری تیم «آشنا» برای خنثی کردن برنامههای انقلابی/ پشت پرده سناریوی دولت برای تبدیل «رسانه ملی» به «بوقچی دولت»
پس از ماجراهای فراوان دولت با صداوسیما این بار نوبت به دستور مستقیم و اعمال فشار بر این سازمان مبنی بر تعطیلی برنامه تلویزیونی جهان آرا رسید، برنامه ای که بارها توانسته بود آشنایان همقبیلهی دولت را رسوا کند.
در مورد برنامه جهان آرا اما ماجرا به تعطیلی برنامه ختم نشد و صفحهی اینستاگرام برنامه نیز به طرزی مشکوک از دسترس خارج شد:
با اعلام عوامل برنامه تلویزیونی «جهانآرا» مبنی بر ممنوعیت پخش زنده این برنامه در شبکه افق، امیر حسین ثابتی مجری این برنامه تلویزیونی در پست جدید خود در حساب توییتریش خطاب به محمد جواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات نوشت:
"بدبین نیستم و توطئه آمیز هم به مساله نگاه نمیکنم، اما واقعا برایم سوال است چرا دقیقا در همان شبی که خبر ممنوعیت پخش زنده «جهان آرا» اعلام شد، صفحه اینستاگرام برنامه نیز یکدفعه مسدود شد؟
آقایجهرمی! نظر شما به عنوان یک کارشناس در این حوزه چیست؟! «بعضی حرفها» درست است؟"
تشکلات تیم عملیات روانی آشنا
علی نادری، تهیه کننده جهان آرا درباره اتفاقت پیش آمده برای این برنامه نوشت:
از ابتدای تولد جهان آرا سردبیری و تهییه کنندگی این برنامه بر عهده ام بود و تاهمین یکماه پیش در جریان روی آنتن رفتن نزدیک به 300 برنامه زنده تحت برند جهان آرا.آنچه در ادامه می نویسم، مرثیه ای است نه برای برنامه سازان انقلابی تلویزیون که برای مخاطبان مظلوم برنامه های انقلابی.
تیم رسانه ای دولت و آقای آشنا، تشکیلاتی عریض و طویل تحت عنوان رصد اخبار براه انداخته اند. این تشکیلات برنامه های تلویزیون را بررسی می کند، هر آنچه در آن نامی از دولت و زیر مجموعه های آن آمده را جدا کرده، پیاده سازی و تبدیل به گزارش روزانه، هفتگی و یا ماهانه می کند.
چون بخشی از این گزارش ها به جهان آرا مرتبط بود، تعدادی از آنها را دیده ام. مورد محرمانه ای ندارد و معمولا به پیوست نامه ای از واعظی به رئیس سازمان ارسال می شود و در آن غر می زنند که چرا به فلان سیاست دولت در فلان برنامه توسط میهمان ایراد گرفته شده است!
فکر کنید یک ماشین تولید گزارش و غر در دولت باشد که مدام گزارش تولید کند و به مدیران رسانه ملی ارجاع بدهد. یکبار، دوبار، سه بار مقاومت، دفعه صدم و هزارم چه؟آنهم وقتی هفتگی در هیات دولت و یا با ابزار برنامه و بودجه آنهم مستند به این گزارشها این مدیر رسانه را تحت فشار می گذارند.
در واقع مطلوب برای تیم عملیات رسانه دولت آن است که اساسا، در هیچ بخش یا برنامه ای، هیچ سیاست و یا راهبردی از دولت مورد پرسش،کنکاش یا انتقاد قرار نگیرد. مطلوب تعریف و تمجید از همه آنچیزی بود که دولت مشغول انجامش بود و اقدام خلاف این خواست کار را به شوراهای بالا دستی می کشاند.
اما در کنار کنترل رسانه ملی با تاسیس ماشین تولید گزارش، تیم رسانه ای دولت چهار تلویزیون فارسی زبان را در کنار خود می بیند که با بودجه های میلیون پوندی، به جناحی ترین وجه ممکن از آنها و سیاستهایشان شبانه روز دفاع کرده و مشغول ترویج این سیاست ها هستند. پس چهار بر صفر جلو!
سوال این است: بخش مهمی از مخاطب تلویزیون می خواهد تحلیل جدی،بروز و واقعی از مسائل روز بشنود،نه تحلیلهای رسمی بخشهای خبری را! این را در کجا باید بشنود؟تیم دولت که تحلیل های جدی و جناحی خود را در تلویزیونهای فارسی روی آنتن دارد.این مخاطب مظلوم انقلابی بایدکدام تلویزیون را ببیند؟
تحلیل بروز انقلابی مخاطب دارد، شاهدش استقبال از جهان آرا تا عدد 300 در شبکه ای است که به دروغ از بی مخاطبیش میگفتند. اگر آقای آشنا نگران مخاطب برنامه رشیدپور و عادل و علی ضیا است و برایش نامه نگاری می کند، چه کسی باید مطالبه گر حق مخاطب مظلوم و کم توقع جهان آرا و ثریا باشد؟
از آقای آشنا بعنوان استاد ارتباطات و نه مشاور عملیات روانی دولت می پرسم که رسانه فراگیر موفق نباید برای همه طیف های جدی جامعه خوراک داشته باشد؟ شبانه روز تلوزیون که شده تولید برای مخاطب خاکستری، همین یکی دو تا برنامه، حق بخش بزرگ جامعه که حالا بیشتر از 16 میلیون نفرند نیست؟ اما به نظرم همه اینها به اراده مدیران رسانه ملی بستگی دارد.مخاطب بزرگ انقلابی را به رسمیت بشناسید، محترم بشمارید و برایش سهمی خیلی کوچک از کیک بزرگ رسانه ملی در نظر بگیرید.
تلاش برای خنثی کردن کردن انتقادی
وحید یامین پور مجری سابق برنامه جهان آرا اینگونه محدودیت های جدید دولت به برنامه های انتقادی سازمان را تشریح کرد:
طبق تصمیم گیری جدید مدیران تلویزیون که گفته شده بر اثر فشار دولتی ها و به ویژه حسام الدین آشنا مشاور رئیس جمهور، صورت گرفته و در پی تذکرهای پیاپی به مدیران رسانه ملی، بناست این 3 برنامه از حالت زنده خارج شوند و پس از ضبط استودیویی و بازبینی به روی آنتن بروند. در صورت بروز چنین اتفاقی، این برنامه ها که صراحت آنها از جمله موفقیت ها به حساب می آمد، به زودی به گفت و گوهایی خنثی و بی تاثیر بدل خواهند شد که اثرگذاری خود را از دست خواهند داد.
مدیران صداوسیما اجازه ندهند شان رسانه ملی پایین بیاید
در این خصوص محسن مقصودی مجری و تهیه کننده برنامه ثریا گفت:
عزیزان خبرنگار تماس میگیرند در خصوص خبر ضبطی شدن برنامه ثریا و علت آن! حقیقتش من هم سه شنبه هفته گذشته، یک روز قبل از برنامه زنده، وسط روستاهای سیل زده سیستان و بلوچستان با یک پیامک از قطعی شدن این تصمیم مطلع شدم. هفته قبل برغم هماهنگی موضوع و مهمان برنامه از قبل، به ناگاه و بدون ذکر دلیلی به ما اطلاع داده شد که برنامه باید ضبطی بشود که با گلایه ما، سرانجام برنامه پخش نشد. گمان میکردیم این تصمیم فقط برای یک هفته باشد، اما...
البته در ماههای اخیر با زیاد شدن برخی فشارهای "آشنا" و "ناآشنا"، در چند نوبت تلاش شده بود که برنامه ثریا ضبطی بشود که با توضیحات و نامه نگاریهای ما با مدیران محترم این موضوع حل شده بود، اما نمیدانم دوباره چه شده است! هنوز نتوانسته ام با مدیران محترم در خصوص تصمیم جدید صحبت کنم و فعلا اخبار ماجرا را در رسانهها دنبال میکنم.
برخی میخواهند شأن رسانه ملی را در حد روابط عمومی مجیزگوی دولت پایین بیاورند. امیدوار بودیم و هستیم که مدیران صدا و سیما خودشان اجازه ندهند دیگران شأن رسانه ملی را تا این حد کوچک کنند! حقیقت آن است که ما امروز با شنیدن خبر ضبطی و محدود شدن برخی برنامههای انقلابی و روشنگرانه تلویزیون، بیش از آنکه نگران سرنوشت برنامه ثریا باشیم نگران شأن و جایگاه رسانه ملی هستیم!
ما تصمیم مان را به مدیران محترم اعلام کرده بودیم و نظرمان همان است؛ برنامه ثریا اگر «زنده» نباشد، به معنای واقعی کلمه «مرده» است و برنامه «مرده» به هزار دلیل نمیتواند دیدبان دستاوردها و چالشهای مسیر پیشرفت ایران باشد... «محافظه کاری قتلگاه انقلاب است» و رسانه انقلابی نیز با محافظه کاری میانهای ندارد. بر این باوریم حرکت به سمت قلههای پیشرفت و آرمانهای انقلاب اسلامی، بدون نقد منصفانه و امیدآفرین محقق نخواهد شد.
فشار دولتی ها افزایش یافته است
اما ماجرا به تعطیل کردن یک یا چند برنامه منتقد دولت ختم نمیشود، فشار دولت بر صداوسیما به حدی رسیده است که حسام الدین آشنا مشاور رسانه ای روحانی رسما درخواست دخالت در جزییات برنامه های رسانه ملی را دارد؛ تیم اطلاع رسانی دولت با فشار به صداوسیما دنبال ایجاد یک بدعت جدید برای رئیسجمهور است که تا به حال سابقه نداشته است؛ این تیم بعد از آنکه در تحمیل برخی مستندهای خاص خود به رسانه ملی ناکام ماند و برخی پروژههای عملیات روانی آن شکست خورد حالا بدنبال آن است تا بستههای خبری آقای رئیس جمهور در مراسم مختلف را خود تهیه و تدوین کند و فقط صداوسیما پخش کننده باشد.
بنا بر این گزارش، تذکری که از سوی رئیس جمهور به صداوسیما داده شده است و واعظی هفته پیش آن را رسانهای کرد نیز در همین زمینه بوده و رئیس جمهور خواستار پخش بستههای تبلیغاتی و خبری ویژه خود به جای آنچه به صورت معمول برای روسای جمهور مختلف گروههای مختلف خبری تلویزیون تولید میکردهاند، شده است.
شاید مسئولین صداوسیما وقتی این همه آنتن زنده به دولتمردان در مراسمها و شهرستانهای مختلف اختصاص میدادند آن هم در حالی که در هیچ دولتی سابقهای برای این کار با این حجم وجود نداشت باید فکر این لحظه را میکردند که رئیس دولت بقیه آنتن صدا و سیما را نیز برای خود طلب کند.
دولت از مدتها قبل به دنبال راهاندازی شبکه تلویزیونی اختصاصی برای خود بوده است تا بتواند دیدگاههای سیاسیاش را در بزنگاههای کشور به افکار عمومی منتقل کند اما به دلیل محدودیتهای قانون اساسی این کار میسر نبوده و نشده است.
وادادگی صدا و سیما هم حکایت دیگر ماجراست که دائم برای دولت رپرتاژ میرود و آنتن زنده خود را بیحساب و کتاب در اختیار روحانی و دولتمردانش قرار میدهد، در حالی که افکار عمومی از رسانه ملی توقع دارند دردها و نقدهایشان را بیان کند.
به عنوان مثال در همین سفر سیستان و بلوچستان رئیس جمهور، رسانه ملی به گونه ای سفر را برجسته کرد و پوشش داد که گویی حسن روحانی به محروم ترین و بدترین نقطه سیل زده رفته است در حالی که چابهار و منطقه آزاد باصفای آن در این فصل میزبان رئیس جمهور بود تا سفر به نام سیل و سیل زدگان باشد و به کام دولتمردان!
منتقدین معتقدند آقای رئیس جمهور در پیچ و خمهای اصلی کشور معمولا به میدان نمی آید یا آنگونه دوست دارد کاملا یک طرفه و مونولوگ با مردم حرف میزند و اجازه نمیدهد نماینده یا نمایندگانی از رسانه ملی با او گفتوگویی حتی نرم
انجام دهند و بعنوان مثال در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی نخست وزیر کانادا گوی سبقت را از رئیس جمهور ما در همدردی با بازماندگان ربوده بود.
خبرهای موثق ما حکایت از آن دارد که تا الان رئیس صدا و سیما این درخواست را نپذیرفته و گفته است ما برای هیچ یک از سران قوا چنین رویهای نداریم حتی برای خبر رهبری نیز گروهی از خود صداوسیما این کار را انجام میدهند و چنین درخواستی یک بدعت است و نوعی انحصارگرایی به شمار میرود.
رئیس دفتر رییس جمهور اما بعد از مقاومت علی عسکری فشار را به حداکثر رسانده و تاکید کرده است یا همان بسته خبری تولید شده ما را پخش کنید یا اصلا از رئیس جمهور خبری پخش نکنید.
یک کارشناس حوزه تبلیغات معتقد است حسن روحانی که از زمان ریاست جمهوریاش چند برابر روسای جمهور قبلی از آنتن صدا و سیما استفاده کرده است صدا و سیما را یک جا بهعنوان شبکه تبلیغاتی دولت خود میپندارد و برخی مشاورین وی تلاش دارند تا با طراحیهای رسانهای، ناکارامدیها را پشت التهاب آفرینیها پنهان کنند.
فی الحال که دولت پا از حیطه اختیاراتش فراتر گذاشته است باید منتظر ماند و دید که آیا رسانه ملی اقدامی غیر از انفعال از خود نشان می دهد یا خیر؟!